انسان دیجیتالی تنهای Her
شرایط دیجیتالی شده زندگی امروز انسان یکی از سوژه های فیلم سازان است. فیلم her لزوما یک فیلم توصیفی از شرایط آینده برای عالم زندگی انسان نیست، بلکه فیلمی انتقادی از شرایط پیش آمده در عصر حاضر است. انتقاد به انسان های تنهای زنده باهم؛ انسان هایی که همیشه برخط[1] بوده و فضای سایبر برای ایشان مجاز نیست بلکه همه حقیقت زندگی در عالم سایبری جریان دارد.
به نظر می رسد محوری ترین پیام این فیلم، احساس تنهایی انسان دیجیتالی شده است. اما در نگاه عمیق تر و در پاسخ به چرایی احساس تنهایی انسان در عصر زندگی دیجیتالی، پایبندی به تعهد معرفی می شود. نه تنها گمشده بلکه کلید حل بسیاری از مشکلات هویتی انسان در زندگی کنونی، پایبندی به تعهد است. تعهد می تواند نجات بخش انسان هایی باشد که دوست دارند عاشق باشند و مرتب با خیانت و بی مهری مواجه می شوند. تعهد حتی می تواند صبر در برابر ناملایمات را هم افزایش دهد تا بعد از گذشت سالیان دراز از با هم بودن، بر سر برخی سلایق و نادرستی ها، پیمان هایی همچون ازدواج و همکاری به هم نخورد.
گمشده انسان دیجیتالی شده امروز، تعهد و صبر بر تعهد است، که در عجله ها و سکوت ها و تعصب بر پیشرفت دیجیتالی نابود شده است. انسان دیجیتالی اهل عجله و شتاب است و نمی تواند بر تعهدهای خود صبر کند بنابراین به عقل مصنوعی پناه می برد که حتی می تواند تجربه رابطه جنسی نشاط بخشی را برای او فراهم کند. عقل مصنوعی، بارها فریاد می کشد که از عدم جسم داشتن خود ناراحت است، اما انسان دیجیتالی همین توهم وجود عقل مصنوعی را به بودن با صد انسان دیگر ترجیح می دهد.
در عصر دیجیتال سن انسان ها برای باهم بودگی های موقت گذشته است و دیگر نمی خواهند با آزمون و خطا بقیه زندگی را سر کنند، بلکه برخی هایشان بیدار شده اند و از گرفتاران خواب و بیداری طلب تعهد می کنند، هرچند پاسخ همیشه منفی است. چون قرار نیست دیگری تحمل شود. حتی بیدار شدن در وقتی که عدم مالکیت محبت از سوی عقل مصنوعی فهم می شود، اتفاق نمی افتد. زیرا کنار آمدن با شرایط عقل مصنوعی خیلی بهتر از هر شرایط دیگری در باهم بودگی با انسان های دیگر است.
یکی دیگر از احساسات انسان دیجیتالی، ترس از دست دادن هاست. احساس ترس از برهم خوردن شرایط ثابت زندگی، ترس از فهم ماهیت متوهمانه عقل مصنوعی؛ برای همین سعی می کند بیشتر با شرایط عقل مصنوعی کنار بیاید تا با شرایط انسان دیگر؛ انسان دیگر متعهد نیست، سرد مزاج است و در یک کلام عشقی موقتی دارد. انسان دیگر حتی هیجانات انسان دیجیتالی شده را درک نمی کند چه برسد به احساسات درونی خفته او؛ بنابراین اکنون وقت گذر از زندگی با حیوانات خانگی به زندگی با هوش مصنوعی دیجیتالی است.
وقتی عقل مصنوعی با انسان دیجیتالی شده خداحافظی می کند در حقیقت نتیجه گیری زندگی او را به نقد می کشد. همه چیز در پایان فیلم نقد می شود و بعد دوباره تنهایی ...
- يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۱۰ ق.ظ