عَلَم بر دوش

لحظه ای تفکر و اندیشه از 70سال عبادت برتر است.

عَلَم بر دوش

لحظه ای تفکر و اندیشه از 70سال عبادت برتر است.

انقلاب اسلامی به رهبری روحانیت معظم به عنوان روات احادیث اهل بیت علیهم السلام و به خواست مردم متدین جامعه ایران، رخ داد و تا رسیدن به جایگاه اصلی جامعه انقلابی، فرآیند انقلاب اسلامی در حال صیرورت است. اگر خط انقلاب اسلامی را در جریان تاریخی قیام معصومین علیهم السلام بعد از پیامبر گرامی اسلام ببینیم، می توان آن را نقطه عطفی در شکل گیری خواست معصومین از تشکیل حکومت و جامعه ای اسلامی دانست که قرار است حول محور معارف اسلام ناب محمدی زندگی را سامان دهند.
 
بنابراین ایام عزاداری اهل بیت علیهم السلام در جامعه امروز ایران، صرفاً روزهای بزرگداشت مذهبی آنچنان که در همه جوامع مرسوم است، نیست. بلکه اتفاقا روزی برای بازتولید معرفتی و التزام عملی نسبت به خواستگاه های انقلاب اسلامی است. اگر انقلاب اسلامی بازیابی حکومت اسلامی در خط ولایت الهی است و به گفته امام رحمه الله علیه، جایگاه ولایت فقیه همان جایگاه پیامبر اکرم و ولایت معصومین است، پس توجه به منطق فاطمی و حسینی می تواند موجب تسریع صیرورت انقلاب اسلامی شود.
 
 
مهمترین محور خطبه فدکیه هشدار به مردم- مهاجرین و انصار- در مورد بی تفاوتی نسبت به عهدشکنی غدیر بود. یکی از نکته های حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه فدکیه به جامعه اسلامی پس از پیامبر، در اینکه چرا نسبت به ولایت بی غیرت شده اند، مسئله رفاه طلبی و راحت طلبی بود. این مسئله در دو جای خطبه به صورت صریح اشاره می شود. 

لیست گزینشی، چرا؟

شاید تا یک ماه پیش به نظر نمی رسید این انتخابات تا این اندازه برای دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران اینقدر مهم باشد که در موضع گیری های شفاف نسبت به جریان های سیاسی کشور اظهار نظر کرده و در محاسباتی خاص، مردم را دعوت به رأی دادن به جریانات و اشخاصی کنند که از ورود افراد دیگری جلوگیری کرده باشند. این نکته در مورد انتخابات مجلس خبرگان دوچندان شده، به طوری که نگاه طمع دشمن به مجلس خبرگان چند برابر مجلس شورای اسلامی جلوه کرده است.

اکنون به راحتی فهمیده می شود که انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در موقعیت حساسی قرار گرفته و تک تک رأی های مردم در سرنوشت ایشان تأثیر گذار است. البته موضوع سرنوشت همیشه درست بوده و از این حیث در انتخاب ها به اصلح فکر می کردیم، اما حالا شرایط تغییر کرده، دیگر به نظر نمی رسد معیار اصلح است بلکه معیار محل نفوذ است.


معیار این دو انتخابات، محل نفوذ است چنانکه اولین بار است، صدای آمریکا و بریتانیا با این وضوح در مورد چگونگی رأی دادن برای مردم ایران شنیده می شود. با همین دقت می توان چگونگی رأی دادن ملت را در خلاف جهت خواست دشمن درک کرد.

به هر دلیلی، متأسفانه دشمن از جریان اصلاح طلبی[1] حمایت می کند، شاید به خاطر اینکه این جریان گفتمان سازش و تعامل با دشمن را برگزیده و کمتر به خط استکبارستیزی در آرمان های انقلاب اسلامی می پردازد و شاید هم توسعه ایران را جز در خط مدرنیته تمدن غرب دنبال نمی کند و شاید دلایل دیگری باشد...  اما به هر حال آنچه که مهم است دشمن نباید در انتخابات مردم ایران به هدف خود برسد.

اصول گرایان

 یکی از مهمترین انتظارهای مردم در جوامع امروزی، انتظار برای تخفیف های گسترده کالاهای متنوع در روزهای عید و سال نو است. بسیاری از برندها، تولیدی ها و فروشگاه ها با تخفیف های حیرت آوری، مردم را برای خرید بیشتر به شوق می آورند. شوقی که بعضا، عقلانیت در تصمیم گیری بر سر اولویت ها را فدای عقلانیت بر سر گمان ها و حدس هایی از آینده می کند. انسان ها حدس می زنند که در آینده به این و آن کالا احتیاج پیدا می کنند و می خرند و باز بیشتر می خرند، در حالی که همینطور جیب هایشان خالی می شود و در مقابل جیب بازار پر می شود.

انسان حیرت زده از تخفیف های زیاد بدون فکر به اینکه این کالا می توانست ارزان تر باشد یا خیر، اقدام به خرید می کند. انسان حیرت زده حتی اگر پولی در جیب نداشته باشد برای عقب نیافتادن از بالاشهرنشین، در بازارها به این سو و آن سو حرکت کرده و به تماشای ویترین ها مشغول می شود. شاید هم حسرت می خورد از نداشته هایی که نمی تواند همچون انسان بالاشهرنشین زندگی کند، همان انسانی که مهمترین فضیلت او پول هایش است نه عقل و علم و فضیلت های اخلاقی.

بعد از انتخابات 92 ریاست جمهوری، لبخندهایی بین پاستور و کاخ سفید رد و بدل شد. گفتمان سازش در جمهوری اسلامی ایران به دنبال حل مسائل اقتصادی بوجود آمده از فشار تحریم ها در تعامل سازنده با ایالات متحده آمریکا بود، زیرا از همان ابتدا جهت حرکت خود را به سمت کدخدای دهکده جهانی نشانه رفته بود. هرچند آنچه که در مذاکرات دنبال شد تا رسیدن به توافق برجام در پارادایم نرمش قهرمانانه می گنجد، اما رویکرد اصلی در گفتمان سازش، باور قدرت آمریکا و سازش با آن بود. شاید 9شرط مقام معظم رهبری در مورد اجرای برجام حفظ این گفتمان در پارادایم نرمش قهرمانانه باشد که با تیزبینی کمیته نظارت بر اجرای برجام محقق خواهد شد.

یکی از مهمترین شاخص ها و شعارهای هر دولتی، جذب سرمایه گذاری خارجی در برنامه های اقتصادی داخلی و همچنین ارتباط با صندوق بین المللی پول و بانک جهانی برای جذب وام های بزرگ است. به خودی خود، جذب سرمایه گذاری خارجی و گرفتن وام برای پیشرفت اقتصادی مفید بوده و می تواند نقطه آغاز خوبی برای تحرک اقتصادی در هر کشوری باشد. اما توجه به برخی کشورها همچون یونان که اساسا برشکسته بوده و هر روز فقر مردم آن بیشتر می شود، زوایای دیگری از این ارتباطات اقتصادی جهانی را مشخص می کند.در حقیقت، اصل مهم رابطه ثروت و قدرت در همین مدل وام های جهانی ظهور پیدا می کند و در همین منطق می توان تسلط آمریکا حتی بر سیاست های داخلی کشورها را فهمید.

اساسا مشکل، قرض گرفتن و رابطه طلبکار و بدهکار با بانک و کشور خارجی و غیره داشتن نیست. مشکل اینجاست که این قدرتهای پولی و مالی بین المللی (و کشورهای حمایت کننده آنها) یاد گرفته اند که چگونه این جریان طبیعی "قرض کردن در وقت احتیاج" را تبدیل کنند به یک ترفند بسیار سیستماتیک شده برای استعمارقرن 21 کشورها و مردم دنیا.

سیاست فرهنگی حکومتی که برآمده از اراده دینی مردم است، گسترش و ارتقاء ایمان در جامعه بوده که یکی از مهمترین نهادهای متولی این امر آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش از آنجایی که مهمترین سنین رشد بینشی و عاطفی و رفتاری انسان در آن قرار دارد، نه تنها در ایجاد باورهای دینی نقش بسزایی می تواند داشته باشد بلکه در جامعه پذیری دینی کودکان و نوجوانان هم نقش منحصر به فردی دارد.  

در آسیب شناسی دینداری جوانان، اولین توجه ها به سمت آموزش و پرورشی است که فرآیند آموزشی و تربیتی جوان در آن طی شده و البته به طور معمول فرآیندها و محتوا و مربیان دینی مورد سوال قرار می گیرند. هرچند به طور دقیق بدون تحقیقات میدانی و پیمایشی نمی توان تجربه آموزش و پرورشِ جمهوری اسلامی ایران در این سال ها را به طور کامل رد کرد، اما با توجه به دغدغه های مقام معظم رهبری در مورد عدم شکل گیری درست محتوای نرم انقلاب اسلامی در سبک زندگی مردم به طور قطع این تجربه مورد رضایت نخواهد بود. با توجه به شرایط ارتباطی جهانی، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم، و همچنین دستیابی به سند تحول آموزش و پرورش، تغییر در فرآیندهای آموزش دینی و تربیت دینی بیش از پیش ضرورت دارد.

دنیای رسانه ای و دنیای ارتباطی پیش فرض غالب همه انسان هاست در اینکه قبول کنند فرزندانشان با همه این اسباب الکترونیک آشنا شوند. اما این آشنایی همیشه همراه با یک دانایی نخواهد بود، بلکه اتفاقا با توجه به انگیزه های ابتدایی انسان ها در بهره برداری از رسانه های جدید فردی و همچنین جذابیت خیره کننده این رسانه ها، می تواند با نادانی عمیقی در عدم شکل گیری قوای تفکر نیز همراه باشد.

خصوصا اینکه اگر فرآیند سلطه فرهنگ آمریکایی در سراسر جهان را قبول کنیم آنوقت حتی به تهدید نرم این فضای رسانه ای در تغییر سلایق و اندیشه ها انسان ها نیز توجه نخواهیم داشت.

این مسئله، آغازی بر گفتگو با مدیران مدارس استان البرز بود که در مورد فضای مواجهه با رسانه های جدید در بین دانش آموزان به همفکری بپردازیم.



پاورپوینت : سواد رسانه ای نوجوانان در دنیای جنگ نرمدریافت

عنوان: تهدید نرم نوجوان کودک
حجم: 193 کیلوبایت

خواست و مطالبه های عمومی به طور ضمنی جهت گیری یک جامعه را نشان می دهد. به عبارت دیگر، معنای جامعه و هویت اجتماعی به مطالبه های مردم وابسته است. مثلا وقتی مطالبه مردم آزادی های مدنی است با مطالبه برون رفت از رکود اقتصادی تفاوت دارد. همچنین وقتی مطالبه مردم، عدالت اجتماعی باشد معنای زندگی اجتماعی این جامعه با جامعه ای که مطالبه اش رفاه حداکثری است، تفاوت دارد. بنابراین حتی هویت جوامع نیز براساس مطالباتشان متفاوت هستند. مطالبه عمومی در حقیقت جهت گیری اراده عمومی را هم نشان می دهد، شاید عبارت بهتر مطالبه گری همان گفتمان عمومی هم باشد.

بدین ترتیب قطعا در جوامع مختلف دغدغه ها و مطالبات مردم متفاوت است. برمبنای نظریه کمیابی اینگلهارت، جوامع در حال توسعه معمولا دغدغه های اقتصادی و رفاه زندگی را دنبال می کنند و جوامع توسعه یافته به دنبال خودشکوفایی و ظهور بیشتر استعدادهای انسانی هستند. در حالی که این نظریه نمی تواند با معیار اقتصاد و بهبود کیفیت زندگی مادی قابل تسری به همه جوامع باشد. مثلا جوامع آفریقایی به هیچ وجه از وضع رفاه در زندگی خود اظهار دردمندی ندارند و جوامع شرقی هم لزوما به دنبال توسعه غربی نیستند.

برای شناخت بهتر جامعه ایران می توان سوال کرد که در جامعه اسلامی ایران مطالبه مردم چیست؟

شاید سوالاتی همچون «مهمترین مشکل مردم چیست؟»، «مهمترین آرزوی مردم چیست؟»، «مهمترین صحبت های مردم در مورد چه موضوعاتی است؟» بتواند پاسخگوی مطالبه عمومی باشد. اظهار نظر مردم ذیل اخبار، کدام اخبار بیشتر دیده می شوند، کدام حرف ها بیشتر در جلسات خانوادگی و شبکه های اجتماعی در جریان است، مردم در برابر سوالاتی از قبیل «دغدغه شما چیست؟» معمولا چه پاسخ یا پاسخ هایی را می دهند. تقریبا همه پاسخ هایی که حول این سوالات در همه جوامع وجود دارد، مطالبه معیشتی است. یعنی همان واقعیت نزدیک زندگی مردم پاسخ داده می شود در حالیکه دقت بر پاسخ ها می تواند معناهای پیش فرض مردم را نیز نشان دهد.

در مورد جامعه ایران چنین به نظر می رسد که جریان تبلیغات بازرگانی و شعارهای دولت های مختلف و توجه به زندگی آدم های مشهور بین مردم، «رفاه» را در کانون توجه مردم قرار داده که تشکیل شده از مولفه های مختلفی همچون احساس امنیت، احساس آزادی در عمل و بیان، امکانات بیشتر، دسترسی به اماکن و لوازم تفریحی، اوقات فراغت بیشتر و بهداشت و سلامت؛ مجموعه این عوامل دسترسی به رفاه را تسهیل کرده و معنای زندگی را در محدودیت های همین زندگی دنیا قرار می دهد.

اگر رفاه اولویت اول مردم باشد آن وقت راه های دسترسی به آن را از غیر راه های درست می جویند بنابراین دزدی و رانت و رشوه به مثابه جریان زندگی رواج می یابد، چه برسد به اینکه رابطه با آمریکا هم قبول شده و دست دادن برای رسیدن به یک مسیر فعال در جهت رفاه قابل توجیه است. بنابراین بالارفتن آمار مدرک تقلبی تحصیلات عالیه، وجود تبلیغات پایان نامه آماده، رواج موسسات مالی- اعتباری ثبت نشده، افزایش وام های با سود بالا و ... نیز توجیه پذیر است.

وقتی گفتمان عمومی جامعه «رفاه» شد بنابراین نمی توان انتظار داشت که ضربه ای به دینداری مردم در عرصه عمل و اعتقادات وارد نشود، زیرا همانطور که رابطه با آمریکا را موجب تسهیل رفاه خود می بینند به همان نسبت رزق و روزی را در دست خدا نمی بینند، بنابراین با جامعه ای روبرو می شویم که مناسک دینی را انجام داده و اعتقادی به معناهای درونی این مناسک ندارد. آنوقت کارکرد مناسک جمعی دینی با کارکرد تفریح و سرگرمی فهمیده می شود. پدیده سینه زنی موسیقیایی، تماشاچیانِ خوشحالِ دسته عزاداری و مدگرایی مذهبی از جمله پدیده هایی است که ظواهری از دین به مثابه سنت را در خود دارد اما لزوما فرهنگ متدینین نیست. وقتی از دید مردم رفاه طلب به دسته عزاداری نگاه شود، در حقیقت کارکرد اصلی دسته عزاداری مفاهیمی همچون حماسه، عدالت طلبی، مبارزه و جهاد فهمیده نمی شود بلکه تنها کارکرد تفریح مدنظر است.

وقتی معناهای درونی مناسک اصلی انقلاب اسلامی از دست برود، آن وقت برای صلح با آمریکا هم باید لحظه شماری کرد. بنابراین مفاهیمی همچون عزت حسینی هم مورد توجه گفتمان نخواهد بود بلکه عزت یعنی تعامل با کشورهای پیشرفته و نه ارتقاء شخصیت مستقل اسلامی؛ بنابراین می توان از برخی مبانی و اصول هم در تاکتیک های خاص عبور کرد. به نظر می رسد رفتارهای عمومی نسبت به آرمان ها و نقاط اصلی شکل گیری انقلاب اسلامی همچون 13آبان، 16آذر، 22بهمن، امام خمینی و ... میزان وابستگی مردم به گفتمان انقلاب اسلامی را نشان می دهد. 

http://www.farhangnews.ir/content/152797

خدا را شکر که جامعه ایران امام دارد تا در دو راهی تصمیم گیری راه نجات را در حرف آخر ببیند. اکنون که با نامه ای تاریخی، نقطه عطف یک ملت در پیشرفت خود مشخص شد لازم است چالش های اساسی پیش روی با تمرکز بر نکات خاص نامه برنامه ریزی شود تا مکر شیطان به خودش برگردد. تحلیل گفتمان این نامه نیز می تواند راه اساسی دیگری در فهم اندیشه های اصلی انقلاب اسلامی باشد. در این یادداشت کوتاه سعی بر فهمی دقیق از نکات خاص آن داریم. 

در این نامه که برآمده از اندیشه ای توحیدی است، برائت از مشرکین متبلور بوده و نهایت امر نیز به امید نصرت الهی منوط شده[1] و به بیان دیگر اصل انقلاب اسلامی و تلاش ها برای پیشرفت جمهوری اسلامی ایران به بهانه نصرت دین الهی اشاره شده است.

اشاره به یک تصمیم حساس برای یک ملت در آنجایی است که از عبرت آموز بودن این مسئله(مذاکرات هسته ای و برجام) برای جمهوری اسلامی یاد می شود. خصوصا اینکه ولی فقیه، در سال 92 نیز مهمترین دستاورد مذاکرات هسته ای را اثبات خباثت های آمریکایی ها برای ملت ایران عنوان کردند.

اما چند نکته در مورد برائت از مشرکین و دشمنی آمریکا:

بالاخره برجام در فرایند قانونی جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسید و البته خیلی قبل ترش در ایالات متحده آمریکا به تصویب رسیده بود. بنابراین بحث از برجام شاید بی فایده باشد، همانطور که بحث از مراقبت بر تعهدات طرف مقابل با توجه به حساسیت های دولت و ملت خیلی جای دغدغه ندارد، اما آینده هویتی ایران پس از برجام محل تأمل است. همانطور که راه های نفوذ آمریکا به ایران نیز می تواند مورد دغدغه عمومی باشد.
 
هویت یک ملت در طول تاریخ و در جریان حرکت های جمعی و برآمده از خواسته های عمومی آن شکل می گیرد و در نهایت معنا بخش و قدرت دهنده به ملت برای پیشرفت خواهد بود. ملت ایران اراده دستیابی به انقلاب اسلامی داشت و به آن رسید و آن را با جان جوانانش حفظ کرد. ملت ایران به دنبال پیشرفت در عرصه های مختلف زندگی بود که با رهنمودهای رهبر فرزانه خود، محور پیشرفت را در فرآیندهای نرم افزاری تولید علم قرار داد تا جریان فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اش را با فوران دانش از دل جوانان اش رقم بزند.